مزایای عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای/ وضعیت اقتصاد ایران با عضویت در شانگهای چه خواهد شد؟
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۰۹۱۵
ایران از سالهای دور همواره به دنبال عضویت کامل در پیمان شانگهای بوده است؛ با این وجود، اعضای این سازمان تحتتأثیر تحریمهای اقتصادی، موافق عضویت کامل ایران نبودند و حتی در سال ۲۰۱۵، چین علت مخالف را تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل عنوان کرده بود.
گفتنی است، سازمان همکاریهای شانگهای یک نهاد همکاری میان دولتی است که باهدف همکاری چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی، از سوی رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان در سال ۱۹۹۶ تشکیل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این وجود، در سالهای اخیر به دلیل بالا گرفتن تنشهای روسیه و چین با ایالات متحده، فضای مساعدی جهت عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای فراهم شد؛ در واقع چین و روسیه در سالهای اخیر به دلیل تنش با آمریکا تحت برخی از تحریمهای این کشور و اتحادیه اروپا قرار گرفتهاند و همین امر فرصت مناسبی را برای ایران ایجاد کرد تا عضویت کامل ایران در این سازمان که یکسوم از اقتصاد دنیا را شامل میشود، تحقق یابد.
مزایای عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای
بدون شک، عضویت ایران در این پیمان سبب میشود که روابط دوجانبه کشور با تکتک اعضا بهبود یابد و ایران از ظرفیتهای اقتصادی جدید بهرهمند شود؛ از سوی دیگر به دلیل عدم عضویت غربیها در این سازمان، ظرفیتهای قابلتوجهی برای ایران ایجاد خواهد شد و کشور قادر خواهد بود بدون امتیازدهی به غرب، در مسیر خنثیسازی شرایط تحریمی قدم بردارد.
همچنین ایران قادر خواهد بود از ظرفیت کشورهای چین و روسیه در پرونده هستهای یا قطعنامه شورای امنیت بهره ببرد، درعینحال بستر مناسبی جهت نهایی شدن قرارداد ۲۵ سال با چین و قرارداد بلندمدت با روسیه فراهم خواهد شد.
بهطورکلی «امکان تجارت مستقیم و پایدار با کشورهای عضو»، «ایجاد اعتماد همه اعضا جهت تعامل همهجانبه»، «تقویت اثرگذاری در بازار بینالمللی نفت و گاز»، «کاهش هزینه حملونقل در صادرات و واردات»، «سرعت بخشیدن به روند حذف دلار از معاملات»، «مشارکت سازنده در حلوفصل مناقشات منطقهای»، «افزایش همکاری در زمینههای مختلف از قبیل انرژی و تورسیم» و «برقراری امکان مشارکت گسترده در ساختارهای سیاسی نظامی و امنیتی»، از مهمترین مزایای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای به شمار میرود.
واکنشهای جهانی نسبت به عضویت ایران در شانگهای
عضویت ایران در پیمان شانگهای در برهه زمانی رخ داد که نشست مجمععمومی سازمان ملل در پیش بوده و از سوی دیگر احیای توافق هستهای میان ایران، کشورهای اروپایی و آمریکا در هالهای از ابهام قرار دارد.
شورای روابط خارجی اروپا، عضویت ایران در پیمان شانگهای را راهی برای بیمهشدن جمهوری اسلامی از تحریمهای دانست، بر این اساس ایران قادر است با کمک چین و روسیه، وضع تحریمهای جدید سازمان ملل ناکام سازد.
علاوه بر این تریتا پارسی، مدیر اندیشکده Quincy، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را کلید خروج از انزوا و آغاز راه ورود به اقتصادی جهانی عنوان کرد.
واکنشهای داخلی به عضویت ایران در پیمان شانگهای
خبر تغییر عضویت ایران از ناظر به رسمی در پیمان شانگهای واکنشهای مثبت و منفی فراوانی به دنبال داشت، هرچند این خبر، تحتتأثیر راهپیمایی شکوهمند اربعین و برخی حواشی دیگر، بازخورد فراوانی نداشت؛ با این وجود بررسی واکنشهای کاربران در فضای مجازی، خالی از تأمل نیست.
محمد مهاجری در توییتی نسبت به اخبار منتشر شده مبنی بر عضویت ایران در پیمان شانگهای واکنش نشان داد و نوشت: «سازمان شانگهای اگر قرار بود فایدهای داشته باشد دو سوم اعضایش برای اقتصاد روزمرهشان، لنگ نبودند… ذوقزدگی دولت رئیسی برای پیوستن به این سازمان تشریفاتی، یعنی الکیخوش بودن به اینکه دیپلماسیمان سقف آسمان را شکافته!».
این در حالی است که بخش قابل توجهی از کاربران فضای مجازی از اظهارنظر این فعال رسانهای، ابراز تعجب کردند چراکه اولاً عضویت در سازمان شانگهای در دولتهای گذشته نیز پیگیری میشد کمااینکه بهانههایی همچون رفع تحریمهای آمریکا و تعامل با سازمان بینالدولی FATF از سوی دولتمردان برای عدم عضویت ایران در سازمان شانگهای مطرح شده بود. حال چرا باید دستیابی به چنین موفقیتی در دولت سیزدهم که میتواند زمینه دستاوردهای اقتصادی را فراهم کند بایستی به واسطه دلایل کاملاً سیاسی، مورد مغالطههای اینچنینی قرار گیرد؟!
پیمان مولوی، دبیر انجمن اقتصاددانان ایران نیز نوشت: «پیمان شانگهای بله مهم است و لازم نیست کسی به آن اذعان کند، اما سوال این است. ایران چه طرفی از آن خواهد بست؟ آیا میتواند داده ستانده را متوازن کند؟ تجربه فرصتسوزیهای قبلی در بخش نفت، گاز و … ما را مأیوس میکند؛ چون در تمام کشورهای عضو این پیمان اقتصاد، اولویت اصلی است.»
بررسی شبهات عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای
دادههای گمرک ایران حکایت از این دارد که تا پایان مردادماه سال جاری، مجموع صادرات غیرنفتی ایران به کشورهای عضو شانگهای بیش از ۹ میلیارد بوده که نسب به مدت مشابه سال ۱۴۰۰ حدود ۸۰۰ میلیون رشد داشته است.
نکته جالبتوجه این بوده که میزان صادرات غیرنفتی ایران به کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در پنج ماهه نخست سال ۱۳۹۷ و پیش از خروج آمریکا از برجام، ۷.۸ میلیارد دلار بوده؛ اما تحتتأثیر تحریم و ضعف در دیپلماسی اقتصادی شاهد کاهش صادرات غیرنفتی به این کشورها بودهایم.
بهگونهای که تا پایان مردادماه سال ۱۳۹۸ فقط ۴ میلیارد و ۷۶۴ میلیون دلار و در پنج ماه نخست سال ۱۳۹۹ نیز فقط ۳ میلیارد و ۸۵۴ میلیون دلار صادرات غیرنفتی به کشورهای عضو پیمان شانگهای، کالا ارسال شده بود.
اما این نرخ در سال ۱۴۰۰ افزایش یافت به بیان دیگر تیم اقتصادی دولت سیزدهم اثبات کرد که با بهرهگیری از ظرفیتهای بینالمللی، بخشی از مشکلات اقتصادی قابل حل است و تکیه به برجام تنها راه خروج از مشکلات اقتصادی نخواهد بود.
علاوه بر این، بررسی سهم ایران از تجارت خارجی هریک از کشورهای عضو نشان میدهد، ظرفیت تجاری قابل توجهی برای کشور وجود دارد که، عضویت دائم ایران میتواند شرایط تجارت و حضور ایران در بازارهای کشورهای عضو را تا حدودی تسهیل نماید.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این بوده که شبه عضویت هرساله ایران در پیمان شانگهای از اساس اشتباه بوده و درگذشته سندی مبنی بر عضویت دائم ایران به امضا نرسیده بود.
از سوی دیگر دادههای صادراتی و وارداتی ایران بهخوبی نمایانگر آن است که در صورت عضویت دائم کشور، ایران به دلیل قرارگیری در نقطه خاص (شاهراه حیاتی) به دروازه عبور و مرور این کشورها تبدیل خواهد شد و این امر شرایط خوبی را برای کشور فراهم خواهد کرد.
البته نباید به عضویت ایران در پیمان شانگهای دید عجیبی و انتظار خارقالعادهای از آن داشت، به بیان دقیقتر، این سازمان با وجود اینکه یکسوم از اقتصاد دنیا را شامل میشود؛ اما تا حدودی تحتتأثیر مشکلاتی از قبیل درگیریهای مرزی میان برخی از کشورها، تنشهای اقتصادی جهت کسب سود بیشتر و … است؛ با تمام این اوصاف، عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای را میتوان آغاز راه حضور ایران در بازارهای جهانی دانست و در صورت حصول توافق هستهای و توجه به اقتصاد دانش بنیان دستیابی به رشد اقتصادی بیش از ۸ درصدی نیز دور از انتظار نیست.
البته در سال ۲۰۱۶ دو کشور هند و پاکستان به عضویت دائم این سازمان درآمدند و ایران، افغانستان، بلاروس و مغولستان بهعنوان اعضای ناظر شناخته میشوند، البته از این پس، ایران نیز بهعنوان یکی از اعضای دائم پیمان شانگهای، همکارهای اقتصادی، فرهنگی و امنیتی خود را با دیگر کشورها توسعه خواهد داد.
در انتها باید گفت هرچند عضویت صرف ایران در پیمان شانگهای نتایج شگرفتی برای کشور نخواهد داشت اما تداوم این مسیر و انعقاد توافقنامههای دوجانبه در حوزههای مختلف با تکتک کشورهای عضو، اتفاقات مثبتی را در عرصه اقتصاد ایران رقم خواهد زد.
بیشتر بخوانید :
۲۲۰ ۲۵۶
کد خبر 1677398منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سازمان همکاری شانگهای اقتصاد ایران ایران در سازمان همکاری شانگهای عضویت ایران در سازمان همکاری عضویت ایران در پیمان شانگهای سازمان همکاری های شانگهای عضویت دائم ایران صادرات غیرنفتی کشورهای عضو تحت تأثیر خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۰۹۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران تحریمناپذیر است؟
ایران تحریمناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیسجمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سالهای گذشته توانستهاند با نوآوری و ابتکارهای خاص علاوه بر تامین نیازهای ضروری کشور، دریچههای صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیسجمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندیهای صادراتی گواه تحریمناپذیربودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشاندهنده آن است که طرحهای شیطانی منزویکردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»
رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاوردها و توانمندیهای جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریمها و تهدیدها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز میتوانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را میتوان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشتساز سالهای اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریمهای یکجانبه و حداکثری گمان میکردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، میتوانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سالهای اخیر نشانگر شکست ابرتحریمهایی است که به گمان تحلیلگران بینالمللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.
هدفگذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت
برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشارهای تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم میتواند فرصت باشد. میتواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آوردهایم. باهوشهای آمریکاییها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران بهکلی از نفت منقطع نشود، چون میرود بهکلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.
ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم
به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشارهای تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریمهای نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال میشد که قطع کامل درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوبهای داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواستههای نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سالهای سخت تحمل فشارهای بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهرهگیری از توان داخلی و ایجاد فرصتهای جدید نیازهای فوری را برطرف کند.
برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبردهای جدید نهتنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان میدهد در برخی از حوزهها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعدادهایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمیشد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خامفروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیبهایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامههای توسعه و سند چشمانداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محرومماندن کشور از درآمدهای ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژیهای جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمارها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریمهای یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. بهعلاوه در دیگر شاخصهای کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاستگذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوکهای وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریمها، همان مصیبت تکمحصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالشهای بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.
تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد
در این میان، تغییر ریل سیاستگذاری و تنوعبخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربهگیر تحریمها باشد، ضمن اینکه روند بودجهنویسی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمدهای نفتی از بودجه بسیار کمتر از سالهای قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایههای مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسبوکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن میدانستند، توانسته دیوار بلند تحریمها را از سر راه بردارد.
ضمن آنکه نمیتوان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کماهمیتترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهرهگیری از دانش متخصصان داخلی میتوان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکرهای پیدا نشده و نخواهد شد. میتوان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطعکردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمیها میتواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویتهای کشور قرار گرفته است.
روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشارها
در کتاب «تحریمها چطور کار میکند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشورها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریمهای ایالات متحده را تغییر داد. تحریمهای اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریمها همچنین موجب قطع ارتباط بانکهای ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بینالمللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریمها با آنچه تشکیلات محافظهکار جنگطلب آمریکا پیشبینی میکردند فاصله زیادی داشته است. بهطور قطع، تحریمها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیامهای تودهای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.
انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. بهرغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوارها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارتخارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریمهای هستهای علیه ایران شناخته میشود، با اشاره به پیشبینیهای نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظرهای گستردهای از مقامهای ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده میشد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگیهای سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامیهای استثنایی در آن دیده نمیشود.»
در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانهای از جدایی نیروهای امنیتی از آن دیده نمیشود.» نفیو در کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» مینویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیتهای تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش میتواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبردهایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشورهایی که در معرض تحریم قرار میگیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت میکنند.»
ایران در برابر تحریم واکسینه شده است
یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر تصریح کرد که تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکتهای غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکتهای غربی را شاکی کرده است.
«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی مینویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار میگیریم، فرقی هم نمیکند که روسایجمهورش خوب، بد یا حتی خوابآلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه میدهد.» والوری در گزارش خود نتیجهگیری کرده است: «تحریمها و محدودیتهای یکجانبه برخی کشورهای غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکتهای غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکتهای اسپانیایی را شاکی کرده است.
این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریمها، جایگزینهایی برای شرکتهای غربی پیدا کرده و از کشورهای دیگر کالا میخرد، اما بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی باعث شده است که شرکتهای اروپایی از تصمیمهای سیاسی برخی دولتهای اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»
آگاته دمارایس، دانشآموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازهترین کتاب خود تشریح میکند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای میگذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بیرویه از تحریم مانند استفاده بیرویه از آنتیبیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن میشود و مقاومتها نسبت به آن را افزایش میدهد. در صورت عدمرعایت این پنج عامل، کشورهای تحریمشونده با تدابیری که میاندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکههای مالی مستقل، کار خود را پیش میبرند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه میکند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشورهای تحت تحریم به سه طریق میتوانند تحریمهای آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها میتوانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.
در وهله دوم، آنها میتوانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راهحل را از طریق راهاندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یکصدم شبکه سوئیفت میرسد. درنهایت رمزارز بانکهای مرکزی آخرین ابزاری است که کشورهای تحریمشده میتوانند از آن استفاده کنند.
مسیر خنثیسازی کامل تحریمها چیست؟
در یکجمعبندی کلی میتوان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که میتوان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سالهای آینده خوشبین بود.
در واقع اگر کجرویهای مزمن گذشته نظیر خامفروشی منابع و ثروتهای بیننسلی، ولنگاری نظام بانکی و بیتوجهی به بخشهای مولد برطرف شود، این انتظار واقعبینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.
گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویرانکردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهمترین محورهای پیگیریشده در دولت سیزدهم برای خنثیسازی کامل تحریم را هم میتوان در این محورها جستوجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیمگیری و اجرایی دنبال شود:
- رفع ناترازیهای موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوقهای بازنشستگی
- تقویت بازارهای صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیههای منطقهای و جهانی اوراسیا و بریکس
- تقویت اقتصاد دانشبنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان
- کنترل جدی بازارهای دارایی و حذف انگیزههای سفتهبازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز
– تقویت روابط تجاری با کشورهای همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قراردادهای دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده
- مقابله با ابرچالش کمآبی و احیای محیطزیست
- بهبود محیط کسبوکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد
- پیگیری مبارزه با جریانهای مافیایی و ذینفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.
جغرافیای اقتصادی ایران تحریمناپذیر است
یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریمناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیجفارس دارای تفاوتهای بسیاری هستیم، چراکه این کشورها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیازهای داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»
علی حیاتنیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشورهای جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگیهایی نمیتوان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریمها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیاتنیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیبپذیر میتوان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»
منبع: شهروند
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی